خواب رویایی ندا

دیشب خواب ندارو دیدم ،خواب دیدم ک بعداز مدتها ی شماره ناشناس بهم زنگ میزنه برش میدارم تا نداس.. بخداقسم توخواب هم ب واضحی صدای ندارو پشت گوشی تو گوشم میشنیدم ،باورم نمیشد ندا بهم زنگ زده باورم نمیشداصلا،ب ندا گفتم شنیدم نامزدی کردی پس چیشد خوب یادمه درهمین حد جوابموداد ک همچی تموم شد دگ نامزدی نیستیم ،پیش خودم فکرمیکردم ندا بعداین این چندسال بهم زنگ زده چقدصداش تغیر کرده ،باورم نمیشد این همون ندای من بوده.توی خواب هم حس خاصی حس عجیبی داشتم من.بهش گفتم کجامیتونم پیدات کنم دگ بعدش ی ادرسی بهم داد ک اصن یادم نیست.بعد دیدم تارفتم تومحلشون سراغشومیگیرم میپرسم حقیقت داره نامزدیشون بهم خورده ؟تااوناهم میگن اره خیلی وقته نامزدیشون بهم خورده.❤

الان چندساله میگزره هنوزم نتونستم نداروفراموش کنم،الان دوترمه دانشگاهه شهرشونم هرچی میگردم پیداش نمیکنم.بااینکه حتی خودش نمیدونه دانشگاه شهرشونم ودربدر دنبالش میگردم وپیداش نمیکنم... توپیاده روهای شهرشون ک راه میرم پیش خودم فکرمیکنم خدایا نداچندبارازینجا رد شده،کی میشه ک تواین شهر،تواین پیاده روها یک روز من فقط ببینمش...نداصدامومیشنوی؟؟ هنوزم نتونستم فراموشت کنم هنوزم ازرفتنت دارم زجرمیکشم.بعدفوت مادرم فک کردم نداروفراموش کردم اما نه.این خاطرات لعنتی روقلبم میپاشه اسید.....اینارو مینویسم ک یک روزی ندابخونه...ای کاش ازت خبری داشتم......

اگه دستم به جدایی برسه...

دریا اون دیگه رفته  برنمیگرده
نـــدا دلم خونه ی درده، شبم تاریکو سرده
شبو نم نمه بارون منو بغضه خیابون
آره حسرت عشقت منو میکشه آسون
هنوزم به پات اسیرم هنوزم برات میمیرم
بیا تا با گرمیه دستات دوباره جنون بگیرم

تویه لحظه ی آخر دیگه حرفی نداشتش
حتی یه یادگاری به جز گریه نذاشتش
نــدا بیا منو بغل کن یکم آروم بگیرم
بگیر اون نفسامو شاید ر
احت بمیرم

همه کس من ندای زندگیم...

میخواهم فراموش کنم غمم را

 بازپناه می آورم به تو

به عشق تو

نگاه تو

سلام تو

تشنه صدایت میشوم

تشنه آغوشت

تشنه "جانم" گفتنت

که همچون قند آب میشود درقبلم

ومرا به اوج احساس می رساند

خود نمی دانی

اما همه کسم شده ای

تنها دلیل بودنم ماندنم و ادامه دادنم

توخود نمیدانی همه کسم شده ای

ندا امیدوارم برگردی . اما میدونم .....

صفحه قبل 1 صفحه بعد